Geology Science

زمین شناسی- دانلود برنامه های زمین شناسی و کاربردی

Geology Science

زمین شناسی- دانلود برنامه های زمین شناسی و کاربردی

ماگماتیسم و دگرگونی کرتاسه

مقدمه

یکی از ویژگیهای کرتاسة ایران، تأثیر قابل ملاحظة تنشهای زمینساختی است که گاه به صورت فشارشی و گاهی به صورت کشش بودهاند. در حالتهای کششی، فرونشستهای باریک و عمیق (از نوع تتیس جوان) به وجود آمده که در بسیاری از حالات، تا رسیدن به گوشته پیشرفته است و در نتیجة آن، ضمن تشکیل کافتهای درون قارهای عمیق و انباشت رسوبات، مواد ماگمایی، به ویژه مربوط به گوشته، در این فرونشستها جایگیر شدهاند. در فازهای فشردگی، ضمن بسته شدن کافتهای درون قارهای، چینخوردگی، دگرگونی و آمیختگی رسوبات روی داده است.

ادامه مطلب ...

پالئوزوییک در ایران

 مقدمه:

پالئوزوییــک با طول مدت 340 میلیون سال (از 570 تا 230 میلیون سال پیش) طولانـیتریـن اراتم (Earathem) های فانروزوییک است که نام آن از دو کلمة یونانی پالئوس (Palaios )به معنی دیرینه و زئون (Zoon) به معنی موجود زنده مشتق شده و همارز فارسی آن واژة «دیرینهزیستی » است.

بررسیهای دیرینهجغرافیایی نشان میدهد که پس از رخداد کوهزایی کاتانگایی، از زمان پرکامبرین پسین تا پایان تریاس میانی، سرزمین ایران، به عنوان یک سکوی با ثبات، با دریای کم ژرفا پوشیده که گاه با حرکت رو به بالای زمین و پسروی دریا به خشکی تبدیل میشد. به همین دلیل، به جز باریکههای کافتی پرتحرک مانند زون سنندج – سیرجان، در دیگر نواحی ایران سنگهای پالئوزوییک از نوع رسوبات بر قارهای (Epicontinental) است. ولی، با وجود شرایط یکسان رسوبی، از تفاوتهای رخسارهای و تغییرضخامت رسوبات، چنین استنباط میشود که این رسوبات در حوضههای رسوبی مستقل و جدا از هم انباشته شدهاند.

ادامه مطلب ...

کامبرین در ایران

 مقدمه

پس از شکلگیری سکوی اپیکاتانگایی ایران، از زمان پرکامبرین پسین شرایط تشکیل رسوبهای کم ژرفا و همانند فراهم آمده و محل مناسبی برای انباشت رسوبهای حاصل از فرسایش فرازمینهای گرانیتی و سرزمینهای دگرگونی حاصل از رخداد کاتانگایی بوده است.شرایط کولابی – تبخیری پرکامبرین پسین بدون هیچگونه رویداد زمینساختی تا کامبرین پیشین ادامه داشته به همین رو رسوبات کامبرین آغازی ایران بیشتر کولابی – آواری است که با انباشت رسوبهای دولومیتی آغاز و با مجموعههای شیلی ماسهسنگی سُرخرنگ ادامه مییابد.

بخش بالایی نهشتههای کامبرین پیشین ایران (سازند زاگون، سازند لالون) به رنگ سُرخ ارغوانی و نشانگر محیطهای بسیار کم ژرفای اکسیدی است. شواهد زمینشناختی موجود نشان میدهد که در پایان کامبرین پیشین، پس از پسروی کامل دریا، سرزمین ایران به خشکی گستردهای تبدیل شده ولی در کامبرین میانی – بالایی، بار دیگر شرایط دریای کم ژرفا فراهم آمده و در آن رسوبات دولومیتی، شیلی، سنگآهک و ماسهسنگ انباشته شد. با این حال، وجود لایههای ناچیز گچ و لایههای دولومیتی دارای هم ریختهای نمکی، نشان میدهد که محیط دریایی کامبرین میانی – بالایی ژرفای چندانی نداشته است فسیلهایی از خانوادة تریلوبیتها، بازوپایان، مرجانها، جلبکها و کنودونتها نشانگر برتری شرایط دریایی کم ژرفا در زمان یاد شده (کامبرین میانی – بالایی) است.

گفتنی است که در پارهای از نقاط ایران به ویژه در شمال کرمان و جنوب خاوری زاگرس کافتهای درون قارهای پرکامبرین پسین، تا کامبرین پیشیـن و حتی اوایل کامبرین میانی ادامه داشتهاند. به همین دلیل در اینگونه نواحی، تفکیک انباشتههای تبخیری – آتشفشانی پرکامبرین پسین ار ردیفهای کامبرین پیشین امکانپذیر نیست.ردیفهای رسوبی کامبرین ایران در بسیاری نقاط البرز، ایران مرکزی و همچنین برخی نقاط کوههای زاگرس بیرونزدگی دارند. به دلیل تغییر رخسارههای سنگی و زیستی و همچنین تفاوت نام واحدهای سنگچینهای، سنگهای کامبرین ایران به صورت ناحیهای توصیف میشوند.

کامبرین در البرز – آذربایجان

به دلیل تفاوتهای آشکار در نوع رخسارهها و شرایط رسوبی، به ویژه وجود یک ناپیوستگی آشکار، سنگهای کامبرین البرز – آذربایجان را میتوان به دو مجموعة کامبرین پیشین و کامبرین میانی – بالایی تقسیم کرد.

کامبرین پیشین در البرز – آذربایجان: تا پیش از سال 1361، ماسهسنگ‎‎های سُرخرنگ سازند لالون را آغاز رسوبات کامبرین پیشین میدانستند. مطالعات حمدی (1989) نشان داد که مرز پرکامبرین – کامبرین از درون سازند سلطانیه میگذرد. به همین رو واحدهای سنگچینهای کامبرین پیشین البرز – آذربایجان عبارتند از: عضوهای 3، 4 و 5 سازند سلطانیه، سازند باروت، سازند زاگون و سازند لالون. گفتنی است که توزیع جغرافیایی سازندهای یاد شده منحصر به البرز – آذربایجان نیست. وجود توالیهای مشابه در نقاط مختلف ایران مرکزی و حتی کوههای زاگرس در خور توجه است و میتواند نشانة شرایط یکسان رسوبی در نواحی یاد شده باشد.

ادامه مطلب ...

کامبرین در ایران مرکزی

در گسترههای وسیعی از ایران مرکزی، سنگهای کامبرین همان ویژگیهای کامبرین البرز – آذربایجان را دارند. به گونهای در این نواحی نیز استفاده از نامهای سلطانیه، باروت، زاگون، لالون و میلا امکانپذیر است. اما، در حوضههای کافتی نواحی عقدا، شمال کرمان، بافق و راور، سیما و سنگشناسی سنگهای کامبرین متفاوت از دیگر نواحی ایران مرکزی و البرز – آذربایجان است و همین امر سبب گردیده تا واحدهای سنگچینهای متفاوتی شناسایی و معرفی شوند .

ادامه مطلب ...

کامبرین در زاگرس

در پهنة زاگرس سنگهای کامبرین دو رخسارة متفاوت دارند.

در منطقة فارس، بیشتر انباشتههای تبخیری سری هرمز، سن کامبرین دارد و به نظر میرسد که سکوی فارس باریکههای کافتی پرکامبرین پسین تا زمان کامبرین ادامه داشتهاند، به گونهای که به باور اشتوکلین (1990)، « کمپلکس هرمز » همارز جانبی و زمانی سازندهای بایندور، سلطانیه، باروت، زاگون، لالون و عضو (1) سازند میلا است و حتی قویدل سیوکی (1359) بر اساس شواهد پالینولوژی، در چاه شمارة (1) درنگ، مرز بالای نمکهای هرمز را متعلق به کامبرین بالایی میداند. زاهدی (1379) نیز وجود نهشتههای نمک کامبرین میانی را در زاگرس مرتفع گزارش کرده است و تغییر سن نمکها از پرکامبرین پسین تا کامبرین سبب شده تا گاهی نمکهای زاگرس به دو سن متفاوت دانسته شوند، ولی تداوم شرایط تشکیل نمک از پرکامبرین پسین تا کامبرین پیشین بیشتر محتمل است. 

ادامه مطلب ...

اردویسین در ایران

عنوان: مقدمه

در ایران سنگهای اردویسین گسترش محدود دارند و به استثنای ناحیة شیرگشت، در دیگر سایر، سنگهای اردویسین با یک واحد آواری از ماسهسنگهای کوارتزی سفیدرنگ آغاز میشود که با سنگهای کهنتر ارتباط ناپیوستـــه از نوع دگرشیبی فرسایشی دارد. با این حال، در ناحیة کلمرد (باختر طبس) همبری انباشتههای اردویسین با سنگهای پرکامبرین (سازند کلمرد) از نوع دگرشیبی زاویهای و با گرانودیوریتهای این زمان (پرکامبرین) از نوع دگرشیبی آذرینپی است. وجود برونزدهای مشترک سنگهای کامبرین و اردویسین سبب شده تا همبری سنگهای یاد شده پیوسته دانسته شود، در حالی که ناپیوستگیهای یاد شده شواهدی از یک ایست رسوبی پیش از اردویسین است که به جز فرونشست شیرگشت در دیگر نقاط ایران اثرگذار بوده است.

ادامه مطلب ...

اردویسین در البرز – آذربایجان

در البرز –آذربایجان، نهشتههای اردویسین رخنمون متعدد، ولی گسترش محدود دارند و در همه جا پس از یک ایست رسوبی، به طور همشیب، بر روی سنگهای کامبرین و یا قدیمیتر قرار دارند. در این نواحی (البرز – آذربایجان) سه واحد سنگچینهای « لشکرک »، «عضو 5 سازند میلا » و « سازند قلی » نشانگر ردیفهای اردویسین اندکه از میان آنها سازند لشکرک کاربرد بیشتری دارد.سازند لشکرک : با 175 متر ضخامت، توسط گانسر و هوبر (1962) شناسایی و توسط گلاس (1965)، در خاور قلة لشکرک (شمال طالقان، باختر کلاردشت) مطالعه و معرفی شده که مرز زیرین آن با سازند لالون گسلی و در بالا با سازند آهکی مبارک (کربنیفر) پوشیده میشود. بُرش الگوی سازند لشکرک متشکل از سه واحد زیر است.

ادامه مطلب ...

اردویسین در ایران مرکزی

در گسترههای وسیعی از ایران مرکزی، سنگهای اردویسین شامل نهشتههای دریایی از نوع شیل، ماسهسنگ، مارن و سنگهای کربناتی با فسیل تریلوبیت، بازوپا، کنودونت و ... است در ناحیة شیرگشت، روتنر و همکاران (1968) به این انباشته‏ها « سازند شیرگشت » نام دادهاند که سومین سازند از گروه میلا است.بُرش الگوی سازند شیرگشت با ستبرای حدود 1236 متر، ضخیمترین انباشتههای اردویسین ایران است. بخش زیرین این سازند شامل 57 متر سنگآهکهای گرهکدار با میانلایههایی از مارن است که با چند ده متر سنگآهکهای ماسهای سُرخ فسیلدار پوشیده میشود. ولی، حجم اصلی سازند شیرگشت را انباشتههای شیلی و ماسهسنگی سبز رنگ تشکیل میدهد که میانلایههایی از سنگهای کربناتی آهکی دارد. بر خلاف دیگر نقاط ایران، در ناحیة شیرگشت گذر کامبرین پسین (سازند درنجال) به اردویسین (سازند شیرگشت) تدریجی است و یک لایه سنگآهک دارای بازوپایان به نام لایههای بیلینگلا این دو را از همدیگر جدا میسازد. تجمع سنگوارههای گوناگون، سن اردویسین پیشین تا میانی را برای سازند شیرگشت تعیین میکند.جدا از تفاوتهای درخور توجه ضخامت، ویژگیهای سنگی سازند شیرگشت کم و بیش در سایر برونزدهای اردویسین ایران مرکزی به ویژه نواحی کلمرد، ازبکوه، جام، انارک، کرمان و 000 حفظ شده است و به همین دلیل در همه جا از نام سازند شیرگشت استفاده میشود. خور، تنها ناحیهای از ایران مرکزی است که سنگهای اردویسین آن دگرگونی و به سن اردویسین پسین است (آیستوف، 1984).